۱۳۸۹ فروردین ۳۱, سه‌شنبه

بالاتر از سیاهی


دختر بیست ساله به صکص می گوید "از اون کار بدا" !!!
وقتی می گویم: "منظورت صکصه؟" لبش را می گزد و لبخند موزیانه ای می زند و نگاهش را از من می دزدد؛ و من این سوال برایم پیش می آید که چرا مرده شور نمی آید؟! و «بعضی» از فرهنگ ها و ارزش ها و اعتقادات ما را با خودش نمی برد؟! پدر و مادرهای ما از چه می ترسند؟ این همه بچه را چشم و گوش بسته بار آوردن برای چیست؟ چرا یک بچه نباید کوچک ترین چیزی راجع به مسائل جنصی بداند؟ چون نمی فهمد و ممکن است کار دست خودش بدهد؟ یا ذهنش مشغول این مسائل بشود و از نظر روحی دچار مشکل بشود و در آینده... کی نمی فهمد؟ آدم بزرگ ها یا آدم کوچک ها؟ این همه مخفی کردن از طرف خانواده ها و رسانه ها و... انگار که چنین چیزی وجود ندارد و انگار که از مهم ترین مسائل انسانی نیست. انکار وجودِ ص-کص مسخره ترین و البته ساده ترین راه است برای جلوگیری از اغفال جوانان!
اغفال؟ اغفالی بدتر از این که بر فرض از من ِ شش ساله مخفیانه سواستفاده ی جنثی بشود و من فکر کنم که یک شوخی است و مهم نیست و حتی خجالت بکشم کسی را خبر دار کنم. اغفالی بدتر از این که بر فرض من ِ یازده ساله از دخترعموی خود بشنوم که "نه! قضیه اون جورها که من فکر می کردم نیست. خدا مرا با دعا کردن به پدر و مادرم نداده است!" و با نگاه تحقیر آمیز به والدین خود نگاه کردن و تصور این که چه کار بدی کرده اند! یک کار بد که موجب به وجود آمدن من شد! وای چه کار بدی! وای چه کار بدی! وای....
و چه چیزی بیشتر از این عزت نفس یک انسان را خرد می کند که بداند با قبیح ترین عمل ممکن پا به زندگی گذاشته است؟!
بالاتر از سیاهی هم رنگی هست؟ از این بدتر هم می شود؟ این روش کارآمد بوده؟

امروزه شرافت انسان پست تر و پست تر به قهقرا فرو می رود. برخی از مردم نابودی معیارهای اخلاقی را سبب آن می دانند؛ برخی دیگر آن را به تاثیرات کالی یوگا kaliyouga ، عصر تاریکی مرتبط می دانند. ولی تمام این ها بی معنی است. تنها تفاوت در یک چیز است: کیفیت ص-کص سقوط کرده است. ص-کص قداست خود را از دست داده است، ص-کص ادراک علمی، سادگی و طبیعی بودنش را از دست داده است. ص-کص به یک چیز تحمیلی مضمحل شده، به یک کابوس تبدیل شده است. ص-کص تقریبا مرتبه ای خشن یافته، دیگر عملی عاشقانه نیست.
تا زمانی که ادراکی عمیق و یک هماهنگی را وارد عمل جنثی نکنیم؛ تا وقتی که آن را روحانی ندانیم، و از آن دری به سوی فراآگاهی نسازیم؛ انسانیت بهتر، نمی تواند به وجود آید.*



-----------------------------------------------------------------------
*از کتاب "از صکص تا فراآگاهی؛ نوشته ی اوشو

۳ نظر:

نقشی گفت...

سلام هلن
حق با توست. ادم همیشهدر موردش خجالت می کشه.
اشتباه است دیگه. اشتباهی که مرتب تکرارش می کنیم.
نقش و نگار

MHMD Moeini گفت...

خیلی برام جالب بود. بخش اول نوشتتو این روزها در وبلاگ های مختلف زیاد می بینم و واقعا به نظرم قابل توجهه. پاراگراف از اوشو هم از دیروز که خوندمش حسابی ذهنمو مشغول کرده. اصلا چنین تصوری درباه 3X نشنیده بودم؛ نخوانده بودم

ته سیگار گفت...

باهات بیش از اندازه موافقم
پنهان کردن این مسئله در کودکی و تحریم کردنش در زمانی که یکی از نیازهاست ، اون رو به چیزی تبدیل کرده که در کشورمان جوانان همیشه در حرص بدست آوردنش باشن و در بعضی مواقع به یک بیماری سیری ناپذیر تبدیل میشه...
ولی اگر خیالش راحت بود که همیشه در دسترس هست ،خیلی کمتر از الان صکث کنه
حالا بماند که مشکلات ازدواج و ... که قصه ش طولانیه

ارسال یک نظر

h.mydays@gmail.com