۱۳۸۹ آذر ۲, سه‌شنبه

آه من، آه زندگی…

آقای کیتینگ(رابین ویلیامز)- ما شعر رو چون زیباست نمی‌نویسیم و نمی‌خونیم. ما شعر رو می‌نویسیم و می‌خونیم چون از نژاد انسانیم و نسل انسان سرشار از احساس و اشتیاقه. پزشکی، حقوق، تجارت، مهندسی، حرفه‌هایی شریف و برای تقویت زندگی لازمند. ولی شعر، زیبایی، تخیل، عشق، اینا چیزایی هستن که ما به خاطرشون زنده می‌مونیم.

به قول وایت من: "آه من، آه زندگی سراسر تکرار، پر از سلسله عهد شکنی‌ها، با شهرهایی سرشار از حماقت، چه چیز خوبی در این میان وجود دارد؟ آه من، آه زندگی..." و جواب اینه که:  تو اینجایی؛ اون زندگی وجود و هویت داره، و اون بازی قدرتمند ادامه پیدا می‌کنه و شما می‌تونید یک شعر اهدا کنید. و اون بازی قدرتمند ادامه پیدا می‌کنه و شما می‌تونید یک شعر اهدا کنید. شعر شما چی خواهد بود؟

۶ نظر:

مجتبی پژوم گفت...

سلام و درود بر هلن عزیز...پایدار باشی

Hel. گفت...

سلام مجتبی
سلامت باشی :)

... گفت...

اینجا نمیشه خصوصی گذاشت؟

Hel. گفت...

در PAGES, اون بالا سمت چپ, یه Contact هست محض کامنت خصوصی.

درخت ابدی گفت...

:)
شعری در ستایش تخیل و زندگی.

ميله بدون پرچم گفت...

سلام
بسان رهنورداني كه در افسانه ها گويند...
اخوان ثالث
الان اين توي ذهنم اومد

ارسال یک نظر

h.mydays@gmail.com