دخترک یک شب هوس کلوچه کرد و یهو چسبید به مادر که "من کلوووچه میخوااااااام" مادر تحویلش نگرفت. رفت سراغ پدر و جملهی کذایی را تکرار کرد.
دخترک با یک دست انگشت پدر را گرفته بود و با دست دیگر عروسکش را. در خیابان خلوت قدم میزدند. به توضیحات پدر گوش میداد که "نگاه کن... مغازهها بستن... الآن، این موقع شب جایی باز نیست... فردا کلوچه میخریم".
چند باری که دخترک صبح زود، با موهای ژولیده، درحالی که مشت کوچکاش را به چشم میمالید از اتاق بیرون آمده بود و زرزر گریه راه انداخته بود که "منم میـــــــام... منم ببــــــــر..."؛ پدر او را با خود برده بود و چون سر کلاس بود، دخترک را سپرده بود به کتابدار. دخترک پوست از سر کتابدار میکند و تمام کتابها را برمیداشت و هر کدام عکس نداشت روی زمین میانداخت و کاش کتاب عکسندار به تورش میخورد؛ چون اگر عکس داشت با دستان پفکیاش کتاب را به فـ... فـ... فنا میداد.
کتابدار، مستاصل، وحشتزده، مغموم، میرفت سر کلاس و استاد را میکشید بیرون که "بچهات را بگیر دهنمان را صاف کرد".
پدر چند قول از دخترک میگرفت و با وعدههایی از قبیل مدادرنگی، پارک، خوراکی، عروسک،... و جملاتی مثل "عمو رو اذیت نکن" ،"دختر خوبی باش" و تکرار همان وعدهها، باز تحویلش میداد به کتابدار بیچاره.
پدر صبور بود...
دخترک بزرگتر شد. پدر میگفت "روسری سرت کن". دخترک میگفت "نمیخوام". دخترک زیر بار نرفت. همان طور که هیچ وقت زیر بار نمیرفت. پدر بعد از مدتی دیگر چیزی نگفت. رابطهشان سرد شد.
پدر ساکت بود...
بعد از آن روز حتا سلامی از دخترکش نشنید. بعد از آن، کلمهای حرف نزدند.
یکی از روزهای شهریور بود. چند سال پیش که دخترک به خیانت پدرش پی برد...
امشب، دخترک، از هال صدای روزنامه ورق زدن میشنود. فردا روز همان کسیست که دارد روزنامهها را ورق میزند. میخواهد همان کاری را بکند که سالهای گذشته کرده؛ یعنی فرستادن SMS تبریک برای تمام مردهای کانتکتس موبایلش به غیر از پدر!
اما امسال... سکوت و صبر پدر بیشتر به چشم میآید.
چه کسی میداند؛ شاید SMSای هم برای او فرستاد.
شاید شاخه گلی هم برایش گرفت، به خاطر آن صبر و آن سکوت...
-------------------------------------------------------------------------
+ فردا رو به همهی مردها تبریک میگم. خدا از مردی کمتون نکنه.
+ :x
+ آقای کتابدار، میبخشید، خیلی زحمت دادیم، روزتون مبارک.
+ از ultra/ وی او ای پرشین96 استفاده میکنم. خیلی سرعت رو میاره پایین! کسی آنتی هیلتر درست درمون داره برام ایمیل کنه؟ مرسی.
-------------------------------------------------------------------------
Ps: پروسهی SMS با موفقیت انجام شد.
گل ... شاید سال دیگه!!!
۲۱ نظر:
قشنگ ...
روز پدر به شما هم مبارک
بهترین برنامه همینه کلا خاصیت آنتی فیل همینه سرعت رو میاره پایین
روز پدر به شما هم مبارک
بهترین برنامه همینه کلا خاصیت آنتی فیل همینه سرعت رو میاره پایین
زیبا بود هلن جان روز مرد شما هم مبارک باشد!
"خدا از مردی کمتون نکنه"
مرد کجا بود بااااا.
تا بخوای نامرد، اونام که از مواردیه که خدا خر رو شناخته ، شاخ هم بهش داده. خلاصه کم هم نمی کنه...
خلاصه همه مردونگی رو شوما قبضه کردی قیصر خان
به محمدرضا:
مختصر شدی؟!
به پسرآبان:
دستت درد نکنه
به RS232:
مرسی
به امیر:
قیصر؟؟؟؟!!!!! :))))
اگه توجه کنید کلمه ی "مرد" رو بولد کردم. حالا ما می خوایم نیمه ی پر لیوان رو ببینیم شما خودتون نمی ذاریناااااا
ای جان... چه باحال شرح حال خودت رو نوشتی... بسی حال بردیم... ببین چقدر آتیش پاره بودی و چه بلایی سر اون کتابدار آوردی که هنوز بعد از اینهمه سال یادت مونده (خنده)
مرسی بابت تبریک... (گل)
فونت هات به هم نمیریزه... ببین مثلا اینجوری میشه...
ببین = ب ب ی ن
یعنی همش از هم فاصله داره... میشه خوند ولی به قول خودت چشم آدم سرویس میشه...
تازه یک کار جدید یاد گرفتم... کل متن تو رو کپی میکنم میبرم توی آفیس با یک فونت دیگه تغییرش میدم میخونمش...
خلاقیت رو داشته باش...
به وحید:
باباااا! خلاقیت! (گل)
سرکاردوشیزۀ محترمۀ هلن به لاتین
متنت را نپسندیدم وبدلم ننشست با آن بی خیالی فکری والبته لاجرم تایپی.
دختری دوروبرسن تودارم که بی اندازه ازمن سپاسگزاراست والبته بیش ازآن ازمن وافکارم نسبت بخودش متنفراست ووحشت دارد ودلش می خواهد به وجودش افتخارکنم. ومن هیچ گاه مهربانی به این سادگی را برزبان نمی آورم. ولی او که بچۀ روزاست ودختروباعاطفۀ دیروز ونیازمند پشتیبانی علنی وقوی پدرهیچ گاه آرزویش را دراحترام بمن به امید روزی که من به اوافتخارکنم پنهان نمی کند. متن دقیق تر وبدون خطاهای املایی وانشایی بنویس برای خودش. می دانم که خیلی زیاد دوستت دارد.
این ها را بتو نگفتم؛ بدر گفتم که دیوارهم بشنود. والا می دانم که این متن ممکن است فقط یک متن باشد بی ارتباطی با helen نویسنده اش. یا...هو
به مرد هااین روز رو تبریک میگی؟بهتره بدونی ,ادم ها امروز دو جنسن یازنن یا نامرد.
به دلقک ایرانی:
قربون شما همچنان. منتظرم.
به الی:
دلت پره ها!
منم دلم پره اما تعمیم نمی دم نامردی رو.
گاهی به این فکر می کنم که ما وب نویس ها از این همه خودافشایی دیجیتالی چی نصیبمون می شه. با اینکه معتقدم خیلی چیزا ولی باز با دیدن خودافشایی دیگران متعجب میشم.
نگاهت سرشار بود از واقعیت ملموس جامعه زندگی.
مرد مختصر.
از اینکه روز پدر تبریک گفتی ممنون
داستانی که نوشتی خیلی عجیب بود اونقدر عجیب که کلی فکر منو مشغول کرد امیدوارم اوچیزی که فکر میکنم نباشه یا او چیزی که فکر میکنی نباشه به هر صورت مرسی دوست خوبم تولذ هانا رو هم تبریک گفتی مرسی مادر هانا هم تشکر کرد
متنت تاثیر گذار بود، از شیرینی ها کودکی و تلخی ها بزرگسالی، گاهی آرزو می کنیم کاش بزرگ نمی شدیم، بس که این حقایق کودکی هایمان رو ویران می کند،
برا فیلی منت از VPN استفاده می کنم، سرعت رو پایین نمی آره، فیلی هم نمی شود، خیلی هم خوبه، اطلاعات بیشتر خواستی میل بزن، من بابا جونم برام راست و ریستش می کنه، لازم شد ازش می پرسم،
به مرد مختصر:
آره... ما گاهی نیاز داریم خودمونو share کنیم. و تو دنیای مجازی می شه خیلی راحت این کار رو انجام داد.
به آرش پیرزاده:
خدا هانا رو براتون نگه داره.
:) :X
به آکو:
زندگیه دیگه. ولی هیچی بدتر از سربازی نمی شه!!!
;))
شوخی کردم. نمی دونم آف ام رو دیدین یا نه. به هر حال خواهش کردم اگه مقدوره برام ایمیل کنید آنتی هیلتر رو. مرسی.
سلام
ممنونم از بابت تبریک روز پدر.... خودت میدونی که درهم و برهم بودم و برای همینه که این کامنت رو دیر مینویسم.... ولی چون هی دلم به هول بود که بالاخره پروژه ی «اس ام اس و شاخه ی گـُل» انجام شد یا نه؟ خدمت رسیدم.
راستی اون چی بود گذاشتی توی جیبت؟ حیف که من مراقب امتحانات نبودم وگرنه این سوال رو هم نمیپرسیدم... چون میدونم تقلب که همه امید ایرانیان دانش + جو به آن است؛ یکی از راههای یادگیری است.
پیروز باشید....ارادتمند حمید
تو دلمو خالي كردي ولي به بابات تبريك بگو
سلام علیکم و رحمه الله!
خوبی؟! (چه صمیمی شدم!)
روزمون مبارک! خودمون می دونیم!
...
من از tor استفاده می کنم. واقعا خوبه. اگر ای دی اس ال داری جواب میده. البته فقط روی فایرفاکس کار می کنه و سرعت رو هم کمی میاره پایین. ولی مزیتش اینه که میشه باهاش کامنت گذاشت و کارهای مختلف انجام داد ولی با اولترا نمیشه.
خواستی بگو میل کنم. حجمش بالاست...
چقدر حس این متن آشناست:((
به آقای حمید عزیز:
Ps رو اضافه کردم.
کاش اون مراقب ما هم اینو می دونست!!! خوش به حال دانشجوهای شما. البته نمی دونم اونجاها هم دانشجوها تقلب می کنن؟؟!!
به محمود:
چشم
به مهدی صالح پور:
اشهد ان لا اله الا اله
بهترم.
براتون کامنت می ذارم. مرسی.
به هلیا:
هــــــی روزگار...
ارسال یک نظر
h.mydays@gmail.com