میخواهم به مناسبت روز زن چیزی بنویسم، که هنوز نمیدانم چیست.
تمایل ندارم آن متن معروف شریعتی که دربارهی زن است را اینجا کپی کنم؛ همان که آخرش میگوید: "... و این رنج است."
یادم میآید وقتی ده-دوازده ساله بودم حسرت میخوردم و میگفتم کاش من پسر بودم. به خاطر آنکه اگر پسر بودم، پدرم نمیگفت روسری سر کن. یا تیشرت نپوش. یا دوچرخه سواری نکن.
زن بودن رنج نیست. محدودیت اما رنج است.
یادم میآید پدر بزرگ به من و خواهر و برادر پول میداد، به مقدار مساوی و بعد برادر میآمد به ما پز میداد که "بعدش که شما رفتین آقاجون اینا رو هم به من دااااد!" و چند اسکناس را بین انگشت شست و سبابهاش به هم میسایید. احساسم جریحهدار میشد. به سمت پدربزرگ میدویدم و میگفتم: "راس میگه؟" و پدربزرگ به برادر چشمغره میرفت و من میفهمیدم "راس میگه!"
زن بودن رنج نیست. تبعیض اما رنج است.
یادم میآید، در سن هشت سالگی عموی ناتنیام با مادرم بر سر برتری زن و مرد بحث میکردند. همان بحث بیهوده. و عمویم نهجالبلاغه را برداشت و از روی نص صریح نشانمان داد که: "معاشر الناس ان النساء نواقص الایمان، نواقص العقول، نواقص الحفوظ..." و برای من تلفظ صحیحش را هم گفت و لبخند پیروزمندانهای بر لبانش نقش بست.
زن بودن رنج نیست. تحقیر اما رنج است.
*****
از پشت سر دستهایم را دور گردن مادر حلقه میکنم و گل مریمی که برایش خریدهام روبروی صورتش میگیرم...
من (با صدایی شبیه زن ملوان زبل)- دووووووست دارم...
مادر- منم دوست دارم. + بوس
به پروین SMS زدم. تماس نگرفتم چون میدانم این روزها سرش خیلی شلوغ است. زنی که بعد از مادرم برای او احترام قائلم و برایم مثل یک الگو است. سعی میکنم شبیه او باشم.
"زندگیات سرمشقیست برای آنچه یک زن و یک مادر باید بداند. روز زن مبارک و دوستتون دارم."
*****
هیچ وقت از مناسبتها خوشم نیامده. آن طور که انتظار داری خوب پیش نمیرود. ترجیح میدهم یک روز عادی، و بدون مناسبت گلی، کتابی، کارت پستالی، به مادری، دوستی، بزرگی، هدیه بدهم...
۱۳ نظر:
زیبا نوشتید
دل دردتون بهتره ؟
چقد حال کردم با این دو خط که راجع به الگوتون بود ...
با سلام
خدا رو شکر بهترید و میبینم که دست به قلم شده اید و حقـّا که بسیار زیبا هم نوشته اید. نمیدانم که باید بخاطر مرد بودنم از محدودیتها، تبعیض ها و تحقیرهایی که در حقّ نیمه ی دوّم عالم انسانی روا رفته و باعث رنج شده عذرخواهی کنم یا نه؟ ولی سخت متاسفم و مطمئن باشید که مردانی که در دامان مادرانی چون شما جوانان روشن بین رشد میکنند؛ به غایت این خطاها را نخواهند کرد.
همانطور که در پست قبلی تان نوشته اید از عوض شدن «او» و «من» و «دیگری» هیچ چیز عوض نخواهد شد؛ باید به طور کلی دیدگاه و فرهنگ خود را نگرشی دوباره کنیم زیراکه فرهنگ ایرانی اصیل بدور از این گونه تبعضهاست و یادمان نرود که اولین دریاسالار جهان یک زن بود و....
ببخشید که طولانی شد...از امتحاناتتان غافل نباشید...پیروز باشید. بدرود....ارادتمند حمید
به رامین:
مرسی.
به کرگدن:
دل درد بله خوب شد تموم شد رفت.
به حمید:
به هر حال در این زمینه حداقل دنیا در حال حرکت به جلوست.
دلگیرم از این مذهبشون که یادآور دوران بربریته...
دوست داشتم خیلی زیاد این نوشتۀ زنانه ولطیفت را- البته اززنانه ولطیف یک صفت بیشترلازم نبود- هارمونی عکس زیبایی هم که انتخاب کرده بودی؛ سیخکی رفت توی عاطفه ام برای دختران خودم درایران. مرسی. یا...هو
کیامهر :
عالی بود هلن
واقعا میگم
یکی از بهترین نوشته هایی بود که در مورد روز مادر خوندم
روزت رو تبریک میگم
به امید پایان
تبعیض
تحقیر
محدودیت
به امید پایان رنج
به هدیه:
me 2
به دلقک ایرانی:
خوشحالم!
به کیامهر:
مرسی. به امید پایان رنج...
سلام.هم روز زن و هم روز دختر که چند وقت دیگه اس بر شما مبارک باد
منم از مناسبت ها خوشم نمی یاد هرگز..دلم می خواد خودم مناسبت خلق کنم.. دیروز هم خودم مناسبت روز زن رو خلق کردم...
درباره رنج و این حرفها هم... هلن جان! رنجه برای آدم هایی که بین یه عده وحشی زندگی می کنن و نه در جامعه ای انسانی... رنج ما طبیعی نیست عزیزم... رنج فرهنگی و اجتماعی است...
سلام...
به شکرانه حاکمان مان در طول تاریخ رنج و درد و تحقیر و تبعیض را ، همه مان بهره ای داشته ایم.
زن و مرد ندارد بحمدالله.
به وحید:
مرسی!
به مکث:
هووووم؟!!!!!
به مهدی پژوم:
الحمد لله
بی خیال ... منم میتونم هزااار تا دلیل بیارم و از مرد بودن ناراحت باشم ... یا از هر چیز دیگه ای ... چرا مزایا رو نمیبینین شماها آخه ... این که نشد سر هر مناسبت یا هر چیز دیگه، میشینین به بدبختیا فکر میکنین و ازشون می نویسین ... اس ام اس تون به پروین خانوم خیلی قشنگ بود ...
ارسال یک نظر
h.mydays@gmail.com