۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۶, یکشنبه

نسل گم شده

BBC جدا غوغا می کند با این مستند هایش. کیفیت و مجری های حرفه ای و خبر رسانی حرفه ای و... یک طرف؛ این مستند هایش هم یک طرف. امشب برنامه ی "پژواک" را دیدم که راجع به استاد محمدرضا شجریان بود. جداً لذت بردم. جداً...
یاد آن کنسرت در پیت بخیر که چون یکی از دوستانمان تار می نواخت دعوت مان کرده بود و ما هم گفتیم بهش بر نخورد رفتیم و همان یک کنسرت در پیت ِ کم جمعیت، با نوازندگان تازه کار، که درست و حسابی سازشان را کوک نکرده اند و آمده اند روی صحنه کافی بود، که جو شدیداً مرا بگیرد و تا یک ماه از صبح تا شب موسیقی سنتی گوش بدهم و در حمام صدای چه چهه ام به هوا باشد...
و فحش بدهم به هر چی خواننده ی رپ و پاپ و راک و R&B و Blue و...
و به این فکر کنم که اگر یک روز بروم کنسرت شجریان... وای... همین جوریش هم وقتی در ماشین نشسته ایم و "مرغ سحر" اش را می گذارم... روی زمین نیستم و در فضا سیر می کنم...



با دیدن این برنامه ارادتم به ایشان صد چندان شد.
موسیقی کلاسیک آن چنان که باید درک نشده. آن چنان که باید مطرح نشده، شناسانده نشده.
اگر صدای شجریان و سنتور مشکاتیان و تار لطفی درک شده بود...
نتیجه اش این هایی بود که در PMC می آیند و می شوند TOP one ؟!
حیف... حیف که پیش نسل گم شده، تاب ِ زلف معشوق جایش را داده به پر و پاچه ی امثال سوسن خانوم.
نسل گم شده... بله اسم جالبی ست برای ما... مادر و پدر های ما که تا آمدند لذت زندگی را ببرند؛ شد انقلاب و جنگ و ... اسم خودشان را می گذارند "نسل سوخته".
من اسم خودمان را می گذارم "نسل گم شده"
ما که خدای مان را گم کردیم، وطن مان را، ریشه مان را، موسیقی مان را، تاریخ و شرافت مردمان مان را،
ما گم شدیم در این هیاهوی بی مقصد...
تمام مقدسات مان قضا شد، در این قرن کافر...
-----------------------------------------------------------------------------
*آری قضا می شود همه ی مقدساتم
در بمباران شیمیایی این قرن کافر
-حسین پناهی-
+ وای خدای من! اصلاً حواسم نبود که فردا تعطیله! داشتم با فلاکت تمام به تمرین های ریاضی نگاه می کردم:یا امشب بیدار بمونم و حل کنم یا فردا زود بیدار بشم، من که صبح بیدار بشو نیستم، پس همین الآن بهتره... فردا چند شنبه ست؟! چند شنبه تعطیل بود؟! هورااااااااا!

۷ نظر:

قلم فرانسه گفت...

حیف مجبور شدم نصفه ولش کنم این برنامه رو

کلاسور گفت...

سلام . واقعا گم شدیم و بی هویت شدیم !! در ضمن منم در مورد کاشان آپدیت کردم چه جالب !!

در مورد درس ها هم که خیلی دوست دارم به خاطر اینه که من عاشق شبکه و کامپیوترم و توی سیستم آموزشی و دولتی ایرانی ادامه ندادمش وگرنه تمام علایقم به گند کشیده میشد !!!!

از دیار نجف آباد گفت...

دوست جوان و عزیزم سلام
هر از گاهی به سرعت تمام نوشته هایتان را میخواندم و میرفتم. البته نداشتن حال(بخوانید تنبلی) و نیز نداشتن نظر سبب شده بود که خواننده ای خاموش بمانم و ردی از خود جانگذارم.
امــّا خواندن این نوشته ات؛ تمام تار و پودم را لرزاند. آفرین به آن پدر و مادرت که چنین فرزند اهل معرفت و دلی تربیت کرده اند. درود بر احساس و شعورت. واقعاً از اینکه هموطنانی چنین اهل شعر و شعور و تفکر دارم برخود میبالم.

هیچوقت خودتان را «نسل گم شده» ندانید که شما جوانان با این فهم و شعورتان، راه را از من و والدینتان بهتر یافته و میبابید. مهم نیست که بسیاری از چیزها را گم کرده ایم؛ ولی اینبار از نو و از سر شعور پیدا خواهیم کرد و اولین آن ریشه هامان را؛ که در آنصورت همه چیزمان را پیدا خواهیم کرد. باید که ایرانی نژاد ریشه های خود رابیابد و خواهد یافت.... اندکی صبر سحر نزدیک است.
ببخشید زیاده گویی کردم....پیروز باشید و بدرود...ارادتمند حمید

آرش ÷یرزاده گفت...

قبول دارم حرفاتو ولی می تونی کاری کنی که این طوری نباشه ولی نسل ما چی تمام دوران کودکی ما در هراس گذشت تلاش برای زنده بود برهوت امکانات بود نه اینتر نتی بود نه ماهواره نه حتی یه شبکه داخلی 90 درصد برنامه ها گل وبوته بود با یه سخنرانی ...اون نیمه وقت چمعه ها از ساعت دو بهد از ظهر شبکه شروهع می شد ...چی بگم مقایه ایران ده 60 با الان مثل مقایسه لس انجس با تهرانه ...نسلی که ÷لی اشتباه بزرگانش سوخت دم نزد ....

MHMD Moeini گفت...

واقعا برنامه لذت بخشی بود؛ و اشک در آور!

Helen گفت...

به قلم فرانسه:
بله، حیف!

به حمید خان:
ممنونم. از کامنتتون ذوق زده شدم.

اميد گفت...

سلام. از طريق وبلاگ پرهام با شما آشنا شدم. با نظر «از ديار نجف آباد» موافقم. همين و ديگه اينكه موفق باشي.

ارسال یک نظر

h.mydays@gmail.com